یلدای 92
عروسکم امسال شب یلدا خونه دایی رضا دعوت بودیم ولی من میز یلدا رو خونه مامان مینا چیدم تا بتونیم راحت از شما عروسکها عکس بندازیم(زهی خیال باطل چون موقع عکس انداختن اون قدر جیغ زدی و گریه کردی که نمیدونستیم چجوری ارومت کنیم )
حالا بریم سراغ عکسها
کیک هندوانه ای
این باسلو ق ها رو خودم درستیدم
تنها عکس قابل قبول عشقم
غزل بانو
دختر خوش اخلاق من
عشق خاله که شب یلدا با هشتمین ماهگردش یکی شده بود
این عکسها برای روز بعد از یلداست که پرنیا خانوم افتخار دادن ازشون بندازم
عاشقتم
نفسمی
دوستت دارم ملوسک
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی