پرنیا شعر میخونه
عشقم عصری مامانت با یه عالمههه هیجان زنگ زد بهم و گفت داشتی برای خودت بازی میکردی ،یه دفعه شروع کردی شعر تاب تاب اباسی رو به زبون خودت خوندن ، خلاصه که مامانت از ذوق اینجوری شده بود ...
نویسنده :
نیلوفر
18:02